سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیازمندی های ما

وبلاگ نیازمندی ها هر مقاله ای که مرتبط با نیاز ما باشد از منابع معتبر و خارجی منتشر میکند.

سازمان های اطلاعاتی شوروی و روسیه امروزی (از لنین تا گورباچف)

سیاسی ,     نظر

 

پس از انقلاب اکتبر 1917 و اتحاد دوباره ی کشور های شوروی اولین کشور کمونیستی دنیا بدست لنین تاسیس شد.لنین به عنوان رهبر اتحاد جمایر شوروی باید به نحوی سایر انقلابیون و البته مردم کشور تازه تاسیس خودش را کنترل میکرد بنابراین دستور تاسیس "چکا" را داد فلیکس ژرژِینسکی را به عنوان رییس این سازمان قرار داد.

ژرژینسکی یک سیاست مدار لهستانی تبار بود و سال های زیادی از زندگی خود را در زندان های تزار گذرانده بود و به او فلیکس آهنین میگفتند.

 

چکا نخستین سازمان امنیتی شوروی بود که از دسامبر 1917 تا سال 1922 برقرار بود.چکا که به معنای کمیسیون اظطراری کل روس ها است.

کار اصلی این سازمان شناسایی ,دستگیری,شکنجه و کشتن مخالفان و منتقدین نظام کمونیستی شوروی بود و در خارج از شوروی به جاسوسی و استخدام مزدوران و فعالیت علیه مخالفان خود می پرداخت.

 

این سازمان به سرعت تبدیل به قدرتمندترین دستگاه دولتی در شوروی شد و فقط از شورای کمیسریای خلق (این شورا در روسیه امروزی قرار داشت و عالی ترین اقتدار حکومتی قوه مجریه در شوروی بود.) دستور میگرفت.

نه تنها مردم بلکه مقامات حکومت کمونیستی از شنیدن نام این سازمان میترسیدند.

 

لنین از اقدامات چکا حمایت میکرد و در برابر انتقاداتی که از چکا میشد حساسیت زیادی نشان میداد.او در یکی از سخنرانی های خود در سال 1918چنین گفت:

"...من از شنیدن این همه شکایات و انتقادات از چکا متحیرم و نمیدانم چرا برخی ناخودآگاه تحت تاثیر تبلیغات بورژوازی قرار گرفته و لزوم چنین شدت عملی را در یک جامعه ی انقلابی درک نمیکنند. ممکن است چکا مرتکب اشتباهاتی نیز شده باشد ولی این اشتباهات در مقابل خدمات چکا در راه استقرار پرولتیا که هدف نهایی ماست ناچیز به نظر میرسد...."

 

(پرولتیا طبقه‌ای است از جامعه است که هزینه زندگانی خود را منحصراً از فروش نیروی کار خود بدست می‌آورد نه از منافع یک سرمایه،)

 

در سال 1918 چکا پس از اعلان فرمان "ترور سرخ" اختیار یافت که مظنونین را به میل خود و بدون مراجعه به دادگاه اعدام ,زندانی یا بازجویی کند.

چکا کم کم از صورت یک سازمان پلیسی به صورت یک تشکیلات نظامی درآمد و گارد های ضربت این سازمان علاوه بر شرکت در عملیات پلیسی , سرکوب تظاهرات , اعتراضات و اعتصابات , در موارد لزوم در عملیات های نظامی هم شرکت میکرد.

 در سه سال اول عمر چکا و در دوره ی "وحشت سرخ" یا همان "ترور سرخ" بین 500-200 هزار نفر توسط چکا کشته شدند.

این سازمان مشتمل بر یک اداره اسرار سیاسی برای ماقبت از مردم و اداره ای ویژه برای کنترل ارتش بود.این سازمان بر حمل ونقل و ارتباطات نیز نظارت داشت.

 اولین اردوگاه های کار اجباری توسط چکا و به دستور لنین ساخته شد.

در سال 1922 نام این سازمان به  GPUتغییر کرد که بمعنی "اداره سیاسی دولت"بود , یکسال بعد دوباره نامش تغییر کرد و شد OGPU  که به معنای "اداره سیاسی دولت متحده و این زمانی بود که جمهوری های مختلف شوروی تشکیل اتحاد جماهیر شوروی را دادند و یک سازمان جدید برای کنترل همه نیاز بود ولی در تمام این تغییر نام ها همچنان ژرژینسکی رییس GPU و OGPU بود.

 

این سازمان علاوه بر مقابله و کشتار مخالفان, معترضان و خرابکاران با قاطعیت و خشونت تمام سازمان های مذهبی را هم سرکوب میکرد.سازمان در عملیاتی به سرپرستی یوگنی توچکوف ملقب به بازوی دولت شوروی برای آزار و اذیت کلیسای ارتدکس روسیه ، کاتولیک های یونان ، کاتولیک های لاتین ، اسلام و سایر سازمان های مذهبی تلاش میکرد.

 

بالاخره در سال1926 ژرژینسکی بعد از انتقاد از اعضای شورای مرکزی حذب کمونیسم بدلیل سکته ی قلبی غیر منتظره و غیر طبیعی مرد و بعد از مرگش چندین خیابان و میدان به نام او تاسیس شد.

 

در ابتدا OGPU برخلاف چکا نمیتوانست ضد انقلابیون را به میل خود بکشد و مجرمان باید به قاضی معرفی میشدند اما بعد از اصلاح قانون جنای شوروی اختیارات OGPU  بسیار افزایش یافت.احکام مبهم نوشته شده و بسیار دلبخواهی تفسیر میشد.این سازمان دادگاه های سوری تشکیل میداد که موارد تروریسم را بدون فراخوانی هیچ شاهدی به پایان میرساند.با گذشت زمان قدرتهای OGPU  حتی بیشتر از چکا رشد کرد.

 

 

 

 

OGPU شگفت انگیزترین موفقیت خود را با عملیات اعتماد در سال 1924 به دست آورد. مأموران OGPU با مهاجران در اروپای غربی تماس گرفتند و وانمود کردند که نمایندگان گروه بزرگی هستند که به "اعتماد" معروفند و برای سرنگونی رژیم کمونیستی کار می کنند. روسهای تبعیدی ، و همچنین آژانسهای اطلاعاتی خارجی ، مبالغ هنگفتی و "تجهیزات" به "اعتماد" دادند. مأموران شوروی سرانجام موفق شدند یکی از پیشروهای ضد کمونیست ، سیدنی ریلی را برای دیدار با گروه اعتمادبه روسیه بیاورند او در اتحاد جماهیر شوروی (سپتامبر 1925) ، دستگیر و کشته شد. سپس اعتماد منحل شد ، و این یک موفقیت بزرگ تبلیغاتی برای کمونیسم بود.

 

OGPU همچنین پلیس مخفی ای بود که مسئول کشف ، دستگیری و انحلال آنارشیست ها و سایر جناحهای چپ مخالف در اوایل دوران اتحاد جماهیر شوروی بود.

 

تیپ های OGPU در حمله شوروی به سین کیانگ چین(شوروی ارتشی مجهز برای کمک به متحد خود در چین فرستاد)در سال 1934 نیروهای شوروی را هدایت کردند.

 

OGPU  از سال 1923 تا سال 1934 فعالیت کرد.

 

OGPU در جولای 1934 با NKVD که تازه بازتاسیس شده بود ، ادغام شد و به اداره اصلی امنیت دولتی GUGB تبدیل شد. 

که البته تحت نظر NKVD کار میکرد و از سال 1934 تا سال 1941 فعال بود.

 

NKVD  به معنی کمیسیون مردمی امور داخلی بود ابتدا در سال 1917 در زمان لنین تاسیس شد. در ابتدا وظیفه داشت کارهای منظم پلیس و نظارت بر زندانها و اردوگاه های کار اجباری کشور را انجام دهد اما در سال 1930 منحل شد. پس از مدتی دوباره در سال 1934 بازتاسیس شد و به دستور استالین احیا گردید.NKVD از سال 1934 تا 1946 فعال بود.

 

 

 

 

وظایف OGPUدر سال 1934 به NKVD منتقل شد و به این ترتیب انحصار فعالیت های اجرای قانون تا پایان جنگ جهانی دوم در دست این سازمان بود. در این دوره ، NKVD هم فعالیتهای عادی نظم عمومی و هم فعالیتهای پلیس مخفی را انجام میداد. NKVD به دلیل نقش خود در سرکوب سیاسی و انجام پاکسازی بزرگ در زمان ژوزف استالین معروف شده است.

 

 

استالین ترور سرگی میرانویچ  در سال 1934 را بهانه کرد و پس از باز تاسیس NKVD شروع به تصفیه مقامات بلند مرتبه ی حذب کمونیسم و مخالفان کرد.قدرت استالین تحکیم شد و او به دیکتاتور مطلق اتحاد جماهیر شوروی تبدیل گشت.

 

(سرگی میروناویچ یک انقلابی بلشویک و دولتمرد اهل اتحاد جماهیر شوروی بود.وی همچنین برنده جوایزی همچون نشان لنین و درجه پرچم سرخ شده است.او توسط مخالفان ترور شد.مرگ او آغازی بر دوره ی پاکسازی بزرگ بود.)

 

از سال 1936 تا 1938 که به دوره ی پاکسازی بزرگ معروف است توسط NKVD و به دستور استالین انجام شد.در این دوره ی دو ساله بین 1200000-680000 نفر کشته شدند.در این دوره تصفیه ای وسیع در حذب کمونیسم انجام شد و شامل اعدام یا زندانی کردن دلبخواهی بود آن زمان رییس NKVD نیکلای یژوف بود و مردم به آن دوره یژوفشینا میگویند.استالین با این کار رقیبان سیاسی و مخالفین را پاکسازی کرد و قدرت خویش را تثبیت نمود.

تعداد کارگران اردوگاه های کار اجباری از 68 هزار نفر به بیش از 140 هزار نفر رسید و تقریبا سه برابر شد و تعداد زیادی از این کارگران از سو تغذیه و خستگی کار از بین رفتند.

 

این سازمان توسط جنریخ یاگودا( اولین رییس) ، نیکولای یژوف( دومین رییس) و لاورنتی بریا( سومین رییس) سازمان NKVD هدایت می شد که هر سه این افراد بدلیل جنگ قدرت در داخل حذب , اعدام شدند.

 

 

 

وظیفه اصلی NKVD محافظت از امنیت دولت اتحاد جماهیر شوروی بود.

 

NKVD اعدامهای غیرقانونی تعداد بی شماری از شهروندان را برعهده گرفت و سیستم اردوگاه های کار اجباری گولاگ را نیز اداره کرد. عوامل آنها مسئول سرکوب کشاورزان ثروتمند و همچنین تبعیدهای دسته جمعی مردم به مناطق خالی از سکنه کشور بودند. آنها بر حفاظت از مرزهای شوروی و جاسوسی نظارت داشتند و سیاست شوروی را در جنبش های کمونیستی و دولت های دست نشانده در سایر کشورها اجرا کردند .این سازمان در سرکوب و قتل عام در لهستان نیز دست داشت.

 

مطابق تصمیمات دفتر سیاسی حزب کمونیست ، پاکسازی ها در تعدادی از موارد سازمان یافته بود. برخی از این نمونه ها ، مبارزات مهندسان ، توطئه های نخبگان نظامی و کادر پزشکی است. وانت های گازی در اتحاد جماهیر شوروی در جریان پاکسازی بزرگ در شهرهای مسکو ، ایوانوو و اومسک استفاده شد.

 

(وانت های گازی وانت هایی بودند که زندانی ها را سوار آن میکردند و با گاز مونوکسید کربن میکشتند هیتلر از این وانت ها برای کشتن یهودیان استفاده میکرد و در دوران پاکسازی بزرگ NKVD برای کشتن مخالفان از آن استفاده کرد.)

 

این سازمان با استخدام جاسوسان در کشور های غربی و حتی آمریکا اهداف حذب را دنبال میکرد.این جاسوسان از همه ی اقشار حتی اشراف زاده انتخاب و استخدام میشدند.

 

واحد اطلاعات و عملیات ویژه NKVD ترورهای خارج از کشور را ساماندهی میکرد.  دشمنان سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ، مانند رهبران جنبش های ملی ، مقامات سابق تزاری و رقبای شخصی ژوزف استالین توسط این سازمان در خارج از شوروی ترور میشدند.

 

از جمله قربانیان رسمی توطئه های تأیید شده عبارتند از:

 

 

 

 

 

 

 

·       لئون تروتسکی ، دشمن سیاسی شخصی استالین و تلخ ترین منتقد بین المللی وی ، در سال 1940 در مکزیکو سیتی کشته شد.

·       Yevhen Konovalets ، رهبر برجسته میهن پرست اوکراینی که سعی در ایجاد جنبش جدایی طلبانه در اوکراین داشت. در روتردام هلند ترور شد.

·       یوگنی میلر ، ژنرال سابق ارتش تزاری (روسیه شاهنشاهی). در دهه 1930

·       نوئه رامیشویلی ، نخست وزیر گرجستان مستقل ، پس از تسخیر بلشویک ها به فرانسه گریخت. ودر پاریس ترور شد.

·       بوریس ساوینکوف ، تروریست انقلابی و ضد بلشویک روسیه

 

·       الکساندر کوتپف ، ژنرال سابق ارتش تزاری (روسیه شاهنشاهی) ، که در سازماندهی گروه های ضد کمونیست با حمایت دولت های فرانسه و انگلیس فعال بود.

 

·       و افراد زیاد دیگر در نقاط مختلف جهان

 

در طول جنگ داخلی اسپانیا ، نمایندگان NKVD ، با همکاری حزب کمونیست اسپانیا ، با استفاده از کمک های نظامی شوروی برای کمک به نفوذ بیشتر شوروی ، کنترل قابل توجهی بر دولت جمهوری خواه اعمال کردند.

 

عملکرد NKVD  قبل و بعد از حمله آلمان:

 

قبل از حمله آلمان NKVD آماده ی همکاری با گشتاپو آلمان بود.در مارس 1940 ، نمایندگان NKVD و گشتاپو به مدت یک هفته در زاکوپان برای هماهنگی صلح لهستان با یکدیگر دیدار کردند.اتحاد جماهیر شوروی به نوبه خود صدها کمونیست آلمانی و اتریشی را به عنوان بیگانگان ناخواسته همراه با مدارک خود به گشتاپو تحویل داد.

پس از حمله آلمان ، NKVD بقیه آن زندانیان را پاکسازی کرد و همه را کشت. در طول جنگ جهانی دوم ، از واحدهای نیروهای داخلی NKVD برای امنیت مناطق عقب ، از جمله جلوگیری از عقب نشینی لشکرهای ارتش شوروی ، استفاده میشد.

 

در آغاز جنگ ،15 لشکر از تفنگداران NKVD تشکیل شد که تا سال 1945 به 53 لشکر و 28 تیپ گسترش یافت. لشکرهای NKVD اگرچه بیشتر برای امنیت داخلی در نظر گرفته شده بودند ، اما بعضاً در خط مقدم مورد استفاده قرار می گرفتند ، به عنوان مثال در طول نبرد استالینگراد و حمله کریمه در سال 1944 از لشکر های NKVD  استفاده شد.

 

در مناطق تحت کنترل دشمن ، NKVD مأموریت های زیادی را برای خرابکاری انجام داد. پس از سقوط کی یف ، مأموران NKVD مقر نازی ها و اهداف مختلف دیگری را به آتش کشیدند و در نهایت قسمت عمده ای از شهر را به کل سوزاندند.اقدامات مشابهی در سراسر بلاروس اشغالی و اوکراین صورت گرفت.

(شهر ها و مناطق مسکونی و مزارع خودشون رو که توسط نازی ها اشغال شده بود را میسوزاندند تا نازی ها نتوانند از آن ها استفاده کنند.)

 

از واحدهای NKVD همچنین برای سرکوب جنگ پارتیزانی طولانی مدت در اوکراین و بالتیک که تا اوایل دهه 1950 ادامه داشت ، استفاده شد.

 

پس از مرگ استالین در سال 1953 ، رهبر جدید شوروی ، نیکیتا خروشچف ، پاکسازی های NKVD را متوقف کرد. از دهه 1950 تا 1980 ، هزاران قربانی به طور قانونی تبرئه شدند و حقوق آنها احیا شد. بسیاری از قربانیان و نزدیکان آنها از ترس یا کمبود اسناد از درخواست تقاضای تبرئه خودداری کردند.

 

تعداد بسیار کمی از عوامل NKVD به دلیل نقض حقوق بشر رسماً محکوم شدند. از نظر قانونی ، مأموران اعدام در دهه 1930 نیز بدون تحقیقات قانونی جنایی و تصمیمات دادگاه "پاکسازی شدند". در دهه های 1990 و 2000 (دهه) تعداد کمی از مأموران سابق NKVD که در کشورهای بالتیک زندگی می کردند به جرایم مرتکب شده علیه مردم محلی محکوم شدند.

 

 

 

 

 

 

غیرمعمول ترین قسمت دستاوردهای NKVD نقش آن در علم و توسعه تسلیحاتی شوروی بود.

 

 بسیاری از دانشمندان و مهندسان دستگیر شده به جرایم سیاسی در زندان های ویژه ای قرار گرفتند ، بسیار راحت تر از گولاگ ، که در اصطلاح عامیانه به آن شاراشکا می گویند. این زندانیان به کار خود در این زندانها ادامه دادند. بعداً که آزاد شدند ، برخی از آنها رهبران جهان در علم و فناوری شدند.

 

 از جمله اعضای شراشکا سرگئی کورولف ، طراح برنامه موشک شوروی و اولین مأموریت پرواز فضایی انسان در سال 1961 و آندری توپولف ، طراح مشهور هواپیما بودند.

 

پس از جنگ جهانی دوم ، NKVD کارها را در زمینه تسلیحات هسته ای اتحاد جماهیر شوروی ، تحت هدایت ژنرال پاول سودوپلاتوف ، انجام داد. دانشمندان زندانی نبودند ، اما پروژه تحت نظارت NKVD به دلیل اهمیت بسیار زیاد و الزام مربوطه به امنیت و رازداری مطلق ، تحت نظارت بود. همچنین ، در این پروژه از اطلاعات به دست آمده توسط NKVD از ایالات متحده استفاده شده است.

 

سازمان های گوناگونی به NKVD پیوستند و تعدادی نیز از آن جدا شدند تا این که در مارس 1946 نام سازمان به وزارتخانه تغییر یافت و NKVD به وزارت امور داخلی MVD تبدیل شد و جای خود را به سازمان MGB داد.

 

MGB  از سال 1946 تا سال 1953 فعال بود.این نام  به معنی وزارت امنیت دولتی است.

 

MGB اساساً وارث NKVD قدیمی بود ، اقدامات جاسوسی و ضد جاسوسی و همچنین وضع سیاست نظارت برای کنترل و جلوگیری از خیانت بر عهده این سازمان بود. پس از جنگ جهانی دوم ، از MGB برای بدست آوردن بلوک شرقی که تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی بود استفاده شد. اقدامات سختگیرانه را در کشورهای اروپای شرقی اعمال کرده و به گروه های ضد کمونیستی ، ضد شوروی یا مستقل نفوذ کرده و آنها را از بین میبرد.

 

 

وزارت سطح بالایی از خودمختاری و میزان قابل توجهی از آزادی عمل در سیستم شوروی را حفظ کرد. ماموران MGB پس از تأیید از مقام بالاتر ، قدرت دستگیری و محکوم کردن مخالفان را داشتند.

 

در سالهای آخر استالین ، بین سالهای 1945 و 1953 ، بیش از 750،000 شهروند شوروی دستگیر و مجازات شدند. بسیاری از دستگیری های انجام شده توسط MGB بر اساس شواهد و مدارک ساختگی انجام میشد که مهمترین آنها "سو ظن جاسوسی" است. از آنجا که اثبات هرگونه فعالیت جاسوسی یا حتی قصد جاسوسی در بسیاری از موارد غیرممکن بود ، پرونده بر اساس "سو ظن جاسوسی" بنا شده و برائت را غیرممکن میساخت.

 

تااین که بالاخره استالین در سال 1953 مرد و سازمان برای بار چندم تغییر نام داد و KGB ایجاد شد ازین جا به بعد در مورد این سازمان صحبت میکنیم.

 

بعد از مرگ استالین در سال 1954 سازمان KGB بطور رسمی تاسیس شد.KGB  از سال 1954 تا سال 1991 و تا قبل از فروپاشی شوروی فعال بود.

 

 

 

KGB  به معنی کمیته امنیت دولتی میباشد.

 

این سازمان بیشتر روی تصفیه و کنترل روی داخل کشور ودیگر مناطق کمونیستی تمرکز داشت تا این که بخواهد پروژه های کشور های غربی را بدزدد. عصر طلایی جاسوسی در واقع قبل از تاسیس KGB  بود.در آن زمان سازمان های اطلاعاتی شوروی تلاش میکردند دانشمندان غربی را تطمیع کنند و به استخدام خود درآورند و در زمینه ی ساخت سلاح های هسته ای با آمریکا رقابت کنند.KGB نتوانست بیشتر شبکه های مقیم جاسوسی خود را در ایالات متحده بازسازی کند و از مزدوران برای انجام عملیات های خود استفاده میکرد.

 

 

این آژانس یک سرویس نظامی بود که طبق قوانین و مقررات ارتش اداره می شد ، همان شیوه ارتش شوروی یا نیروهای داخلی MVD را داشت.

 

 

از دوران حکومت خروشف یعنی از سال 1954 تا سال1964 که پس از مرگ استالین به قدرت رسید شدت اقدامات سرویس های امنیت در مقایسه با زمان استالین کمتر شده بود.

 

با به قدرت رسیدن لیانید برژنف در سال 1964 و انتساب یوری آندروپوف به عنوان رییس KGB در سال 1967 شرایط به کلی تغییر کرد و کا گ ب شروع به سرکوب مخالفان و معترضان کرد.بطور کلی زندگی برای هر کسی که با سیاست های شوروی مخالف بود تبدیل به جهنم میشد. جستجوی منازل برای توقیف اسناد و نظارت مستمر بر مخالفان دوباره عادی شد.

 

در تمام این مدت KGB و CIA در حال جنگ قدرت در سراسر جهان بویژه کشورهای جهان سومی مانند نیکاراگوئه و آنگولا بودند.این جنگ قدرت که به جنگ سرد معروف شده بود شامل استخدام جاسوسان , استفاده از جاسوسان دوجانبه , تبلیغات ,دادن اطلاعات نادرست , فروش مخفیانه سلاح , دخالت در انتخابات کشور ها و دادن رشوه به مقامات دولتی میشد.

 

موفقیت های بزرگ kgb در زمینه ی خارجی:

·       سرکوب انقلاب مجارستان در سال 1956 

·       سرکوب انقلاب موسوم به بهارپراگ در چکسلواکی در سال 1968

·       روی کار آوردن یک حکومت کمونیستی در افغانستان در سال 1970

 

 

 

 

 

 

در اواسط دهه 1970 ، KGB سعی در خرید مخفیانه سه بانک در شمال کالیفرنیا داشت تا به اسرار فناوری پیشرفته دسترسی پیدا کند اما توسط سیا خنثی شد.این بانک ها وام های زیادی به شرکت های فناوری پیشرفته داده بودند و شوروی میخواست ازکار آن شرکت ها سر در بیاورد.

 

در 2 فوریه 1973 ، دفتر سیاسی ، که در آن زمان توسط یوری آندروپوف رهبری می شد ، از اعضای KGB خواست تا به بنگلادش نفوذ کنند. و از متحد خود برای پیروزی در انتخابات حمایت کنند بنابراین علیه رقیب او مقالاتی در بنگلادش منتشر کردند آن زمان بنگلادش تازه تاسیس شده بود. اما در این مورد شکست خورد و حذب ملی گرایان بنگلادش پیروزانتخابات شدند.

 

در سال 1980 در مقابل گروه های معترض به کمونیست در لهستان شکست خوردند و لهستان از دست کمونیسم خارج شد.

 

 

 

در 18 آگوست 1991 ، رئیس KGB ولادیمیر کریوچکوف ، به همراه هفت رهبر دیگر اتحاد جماهیر شوروی ، کمیته دولتی وضعیت اضطراری را تشکیل دادند و سعی در سرنگونی دولت گورباچف داشتند. هدف از اقدام به کودتا حفظ تمامیت اتحاد جماهیر شوروی و نظم مشروطه بود. رئیس جمهور میخائیل گورباچف دستگیر شد و تلاش های نافرجام برای به دست گرفتن قدرت صورت گرفت. طی دو روز ، کودتا شکست خورد و عاملان کودتا دستگیر شدند.

 

بعد از فروپاشی شوروی KGB  هم فروپاشید البته در ظاهر و مانند تغییر نام های قبلی شد و سازمان FSB و CVR  که به ترتیب در زمینه ی امنیت داخلی و امننیت خارجی تاسیس شدند در روسیه فعال شدند.

 

پرونده ی تمامی افسران کا گ ب همچنان محرمانه ماند و به دست سازمان اطلاعات روسیه رسید و بعد از این که پوتین به ریاست جمهوری رسید به سرویس اطلاعاتی روسیه جانی دوباره داد. خود پوتین از سال 1975-1991 افسر کا گ ب بود.

 فیت باشیم